پسرونه

۱۰۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پسرونه» ثبت شده است

من همچنان همانم و دنیا عوض شد است

وقتی جواب ضرب دو دو تا عوض شده است 

باید قبول کرد که دنیا عوض شده است 


معمار، خشت اوّل خود گر چه کج نهاد 

دیوار، صاف رفته! ثریا عوض شده است 


یک عده رو به میز فقط سجده می کنند 

جای اداره ها و مصلّی عوض شده است 


عاشق به فکر موی و میان است روز و شب 

"آن" پیشکش! که صورت و معنا عوض شده است 

حقّ طلاق با زن و مهریه ها کلان... 

در شهر، سال هاست که فتوا عوض شده است 


بابا درون خانه و مادر اداره است 

انگار جای مادر و بابا عوض شده است 


امروزه شیر خشک به اطفال می دهند 

تعریف بوف و به به و قاقا عوض شده است 


حتّی غذای روح، غذای بدن شده است 

در سفره جای قابلمه با "دا" عوض شده است 


رُبّ فلان و قرعه کشی هاش و سکّه هاش 

با خاطرات رُبّ و مربّا عوض شده است 


مردم فقط به سود و زیان فکر می کنند 

اندیشه ها، نتیجه ی انشا عوض شده است 


وجدان میان حجم تقاضای بیخودی 

یا لابلای عرضه ی کالا عوض شده است 


دیدم که پیر میکده ساندیس می خورد! 

میخانه ها و مزه ی می ها عوض شده است 


اصحاب کهف نیستم امّا به جان تو 

انگار قرن هاست که اینجا عوض شده است 


حق داشتی مرا نشناسی، به هر طریق 

من همچنان همانم و دنیا عوض شد است


یا رب ز ناخدایی و بُت بودن بشر...

بگذر که جای بنده و مولا عوض شده است 


(رضا احسان پور)

۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۰۰ ۱ نظر
مجنونِ لیلی

هیاهوی تو از چیست؟؟!!!

قدرت تحمل هرکس را از میزان سکوتش بسنجید... 


انان که هیاهو میکنند... 


بار هیچ چیزی را بر روی شانه خود تحمل نمیکنند....

۰۹ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر
مجنونِ لیلی

مصیبت استـــ ، تطهیر دل گنـــاه گرفته :(

گناه 

خـــروار خـــروار به دل آدم وارد می شــــود! 


و با او عجین می شــــود! 


و مثقال مثقال باید خارج شود! 

مصیبت استـــ ، تطهیر دل گنـــاه گرفته : (

۰۹ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۱۹ ۱ نظر
مجنونِ لیلی

جای مردان سیاست بنشانید درخت

جای مردان سیاست بنشانید درخت

که هوا تازه شود...

به خدا ایمان آرید ،

به خدایی که به ما بیلچه داد

تا بکاریم نهال آلو ؛

صندلی داد که رویش بنشینیم

وبه آواز قمر گوش دهیم ،

به خدایی که سماور را

از عدم تا لب ایوان آورد ،

و به پیچک فرمود :

« نرده را زیبا کن! »

 

(سهراب سپهری)


۰۷ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۱۴ ۲ نظر
مجنونِ لیلی

حاصل یک عمر...

حاصل یک عمر پیش چشممان بر باد رفت


چون کسی که رکعت آخر بفهمد بی وضوست 



۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۸ ۱ نظر
مجنونِ لیلی

حرم لبریز زایرها مسافرها مجاورها

حرم لبریز زایرها 

مسافرها 

مجاورها 


گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها 


یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها 


وحالا هرکدام آرام 

زبان واکرده در این ازدحام، آرام: 


"ببین این دست پینه بسته را آقا 

ببین این شانه های خسته را آقا 

به بیخوابی دوچشم خویش رامجبووور کردم من 

به زحمت پول مشهد آمدن را جوور کردم من 

نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را 

به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را" 



یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت 

یکی بالای گلدسته اذان میگفت 


صدا پیچید در صحن و حرم، گویا درو دیوار با انصاریان میگفت: 

"اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی..." 


یکی بغض میان آه را میگفت 

یکی هم خستگی راه را میگفت 

جوان زایری در گریه هایش"آمدم ای شاااه" را میگفت 


خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها ز راه دور ، دلگیر حرم هستند 

همانهایی که جاماندند و حالا پای تصویر حرم هستند.. 


۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۱۳ ۱ نظر
مجنونِ لیلی

تا دم از مرگ زدم گفت: "دعا کن برسی!"

مثـــل مغرورترین کــــافر دنیــــــــا که دلش

از کَــفَش رفته و حتی به خدا رو زده است


ناخدایی شده ام خسته که بعد از طوفان 

تا دم مـرگ دعــــا خوانده و پارو زده است


تا دم از مرگ زدم گفت: "دعا کن برسی!" 

لعنتـــی بـاز فقط حرف دو پهلو زده است!


(عبدالمهدی نوری)

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۱۹ ۱ نظر
مجنونِ لیلی

تقصیر من ، تقصیر ما ؛ تقصیر ...؟!

می دانی آقــــــا ...

نیامدن شما از نبودنتان دردناک تر است ...

نبودن از تقدیر است

امــّــا ...

نیامدن شما آقا از تقصیر است ...

تقصیر من ، تقصیر ما ؛ تقصیر ...؟!

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۱ ۱ نظر
مجنونِ لیلی

گـاه گویم که بنالـم ز پریشانی حـالم

سخن عشـق ِ تو بی آن که برآید به زبـانم

رنگ ِ رخسـاره خبر می دهد از سرِّ نهـانم


گـاه گویم که بنالـم ز پریشانی حـالم

بـاز گویم که عیانست چه حاجت ب بیـانم...


سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم

(سعدی شیرازی)

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۷ ۰ نظر
مجنونِ لیلی

عشقولانه می خواهی؟؟!!!

عاشقانه ای که از جنس زمین باشد ،

تاریخ مصرفش کوتاه است !

عاشقانه می خواهی؟!

یک سـَـری به "مشهدالرضا" بزن ...

۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۹ ۱ نظر
مجنونِ لیلی