پسرونه

دیوانه ها را چه به عاقلی !

دیوانه ها را چه به عاقلی !

بانوی من ...

گوش به حرفِ این مردم نده !

بیا تا من برایت بگویم

چه خوش روزگاریست عاشقی

بیا تا برایت بگویمت 

دلم که با شوقِ دیدارت می تپد

یعنی زندگی

این مردم بس که دنیایی می بینند نه آسمانی !!

همه چیز و همه کس را یادشان رفته

مجنون با عشقِ لیلی از کوچه ها رد می شد

مجنون از عشقِ لیلی مجنون تر می شد

دیوانه ها را چه به عاقلی !

عاشقی هم که می دانی دیوانگیست

و چه دیوانگیِ شیرینیست

وقتی اشک هایت؛ خنده هایت

بغض هایت؛ شوق هایت

دلیل داشته باشد


و تو زیباترین ، لطیف ترین و محکمترین دلیل زندگی منی

۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۱۰ ۱ نظر
مجنونِ لیلی
این آدمها نفهم نیستن...

این آدمها نفهم نیستن...

میگن باید رگ خواب آدمهارو پیدا کرد

ولی بـــا کسی که خودشو به بیهوشی زده

کاری نمیشه کرد ...

این آدمها نفهم نیستن

فقط نمی خوان بفهمن...!


پ.ن: در شگفتم زین نفهمی های خویش!

۱۷ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۱۸ ۱ نظر
مجنونِ لیلی
مشهد، حرم ، مراسم جشن ازدواج

مشهد، حرم ، مراسم جشن ازدواج

یخ در بهشت ما مشهد الرضاست 

اوج تمام پر زدنم مشهد الرضاست


اوه خدای من
این همه خوشبختی خدا بهمون میده ، بعد انقدر کم شکرش رو بجا میاریم؟ 
حتی لحظه لحظه زندگیم هم شکرش رو بگم خیلی خیلی کم گفتم

چه لحظاتی بود

تو
من
مشهد
امام رئوف
صحن و بارگاهش
جشن ازدواج دانشجوییمون
مهمون خونه امام خوبی ها امام رضا(ع)
برف توی صحن و سرا
هتل به هتل
خنده هامون
راز و نیازمون
عکسمون
زندگیمون
زندگیم
تو
تو
تو

اینا تلگراف نیس
اینا هرکدوم یه بوستان و گلستان میشه براش نوشت
الانم حتی با نوشتن اینا مست شده
سرمست شدم
هیچ وقت این سفر یادم نمیره
یادم که نمیره هیچ لحظه به لحظه اش هر آنی از جلوی چشمام میگذره


همسفر تا بهشت من
دلم برات لک زده
۱۵ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۰۷ ۲ نظر
مجنونِ لیلی
کمی‌ نزدیکتر بیا خسیس

کمی‌ نزدیکتر بیا خسیس

شاید

این برای بی‌ نهایت مین بار است

که می گویم دوستت دارم

با دارم دارم که آغوش پر نمی شود

کمی‌ نزدیکتر بیا خسیس…

۰۳ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۵۰ ۲ نظر
مجنونِ لیلی
غمگین نشو  وقتی کسی تلاشت را نمی‌بیند

غمگین نشو وقتی کسی تلاشت را نمی‌بیند

غمگین نشو

وقتی کسی تلاشت را نمی‌بیند

و هنرت را درک نمی‌کند..

طلوع خورشید منظره‌ای تماشایی است

اما بیشتر مردم

همیشه‌ی خدا

آن موقع صبح 

خواب هستند.


"جان لنون " 


۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۵ ۱ نظر
مجنونِ لیلی
جرأت کنید زشت باشید!

جرأت کنید زشت باشید!

جرأت کنید راست و حقیقی باشید

جرأت کنید زشت باشید!

اگر موسیقی بد را دوست دارید، رک و راست بگویید

خود را همان که هستید نشان بدهید

این بزک تهوع انگیز دوروئی و دو پهلویی را از چهره روح خود بزدایید، با آب فراوان بشوئید!


"ژان کریستف - رومن رولان"


۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۰۷ ۱ نظر
مجنونِ لیلی
آرزو دارم...

آرزو دارم...

آرزو دارم

یک روز کودکی متولد شود

که بپرسد:

مادر "جنگ چه بود"...!


(خدا کند که بیایی، چرا نمیایی؟)
۰۱ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۳۹ ۲ نظر
مجنونِ لیلی
میگویند انسانهای خوب به بهشت میروند

میگویند انسانهای خوب به بهشت میروند

دلم میخواست های من زیادند..

بلندند…

طولانیند…

اما مهمترین دلم میخواست ها اینست که :

انسان باشم

انسان بمانم 

انسان محشور شوم…

چقدر وقت کم است 

تا وقت دارم باید مهرورزی کنم

به همین چند نفر که ازتمام مردم دنیا بامن نفس می کشند

باید مهر بورزم به همین جغرافیایی که سهم من است از جهان

وقت کم است بایدخوب باشم 

مهربان باشم

ودوست بدارم همه زیباییها را ……

میگویند انسانهای خوب به بهشت میروند 

اما من میگویم انسانهای خوب هرکجا باشند آنجا بهشت است


۳۰ دی ۹۴ ، ۱۰:۳۰ ۱ نظر
مجنونِ لیلی
پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد

پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد

همدم یار شدن دیده تر می خواهد

پیر میخانه شدن اشک سحر می خواهد


عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست

قدم اول این راه جگر می خواهد


بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت

بشنود هر که ز معشوق خبر می خواهد


هر که عاشق شده خاکستر او بر باد است

عاشق از خویش کجا رد و اثر می خواهد


هنر آن نیست نسوزی به میان آتش

پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد ...


"قاسم نعمتی"


۲۹ دی ۹۴ ، ۱۸:۴۶ ۲ نظر
مجنونِ لیلی
انسانی بسیار انسانی

انسانی بسیار انسانی

وقتی تصمیم می گیری یک احساس را به سرانجامی به نام " ازدواج " برسانی،

اولین حرکت مفید این است که از خودت بپرسی :

" آیا واقعاً باور داری که تا سنین پیری از سخن گفتن با این زن، لذت خواهی برد ؟ "

" سخن گفتن " و نه " همخوابگی " !

تمامی مسائل دیگر در ازدواج موقت و گذرا است.

تا زمانی که دو نفر حرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن دارند، 

می شود به عمر ارتباطشان امید داشت ...


" انسانی بسیار انسانی _فردریش نیچه "


۲۹ دی ۹۴ ، ۱۰:۳۷ ۱ نظر
مجنونِ لیلی