امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشم
اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم
چه می شد بین مردم رد شوی آرام و نامرئی
که مدتهاست میخواهم فقط یک شب خدا باشم
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا -
بیایم دوست دارم تا قیامت در کما باشم
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سر در گم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم؟
کسی باید بیاید مثل من باشد، خودم باشد
که با او جای لفظ مضحک من یا تو، ما باشم
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر کردنهای نابش آشنا باشم
دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم
بگوید خانه را ول کن بگو من کی، کجا باشم؟
#سید_سعید_صاحب_علم
ی.ن: یادگار نوشت 😌
کوانتوم هم میان ترمش رو دادیم
چیزی فراتر از کلمه افتضاح بود 😂
الان واقعا یه دوست لازم دارم بگه بیا بریم بیرون غم نخور😭
البته امتحان و اینا که هیچه در مقابل فکر وخیالات و درگیری هامون
ولی خب بازم امتحان دارم 🙄 میزارم جمع شه بعدش یهویی 😅
+ یه اتفاق خوب دیروز موقع برگشت از دانشگاه برام افتاد
قضیه صفه که نه 😂
یه پیرمرد رو از گلدشت رسوندم نجف آباد، وای چه پیرمرد مشتی بود
و جمله آخرش این بود
" توی زندگی با زنت رفیق باش و اونم با تو، اون موقع تحمل همه مشکلات برای جفتتون راحت میشه"
دمش گرم 👌