ماجراهایی که با من زیر باران داشتی

شعر اگر میشد ، قریب پنج دیوان داشتم


بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود

من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم ؟


ساده از " من بی تو میمیرم " گذشتی خوب من !

من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم


لحظه ی تشییع من از دور بویت میرسید

تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم !


#کاظم_بهمنی