دیوار ما از خشت اول کج نبود ، اما...
این عشق پیر لعنتی معمار خوبی نیست...!
دیوار من... دیوار تو... دیوار ما... افسوس
"دیوار حاشا" خوب من، دیوار خوبی نیست...!
#امید_صباغ_نو
پ.ن: حال ما خوب خراب است به آن دست مزن
دیوار ما از خشت اول کج نبود ، اما...
این عشق پیر لعنتی معمار خوبی نیست...!
دیوار من... دیوار تو... دیوار ما... افسوس
"دیوار حاشا" خوب من، دیوار خوبی نیست...!
#امید_صباغ_نو
پ.ن: حال ما خوب خراب است به آن دست مزن
مثل یک مُرده که یک مرتبه جان میگیرد
دلم از بُردن نامت هیجان میگیرد
قلبم از کار که افتاد،به من شوک ندهید
اسم عشقم که بیاید؛ ضربان میگیرد
من اگر ساز کنم، حاضری آواز کنی؟
غزلی خوانی و چون نغمه ی دل بازکنی؟
بلدم ناز خریدن، بلدی ناز کنی؟
یا نشینی به برم، شعرنو آغازکنی؟
بلدم راز نگهدار شوم، راز بگو
بلدی راز نگهداری و دمساز کنی؟
بلدم با تو به دنیای دلت سیر کنم
بلدی قفل دلِ عشقِ مرا باز کنی؟
بلدم پر بکشم تا به نهایت به دلت
بلدی عشق شوی عاشقی ابراز کنی؟
#؟
تا بیایی دل من آب شده، دیر نکن
بی خودی این ور و آن ور نرو و گیر نکن
در مسیرت نکند عاشق هر کس بشوی
خلق را با دو سه لبخند نمک گیر نکن
با تو بودن غم و شادی، خوشی و ناخوشی است
من جوانم بخدا، زود مرا پیر نکن
نازبانو ! کمی از ناز بکاه و من را
با جماعت همه جا دست به شمشیر نکن
لحظه ای عاشقی و لحظه ی دیگر فارغ
عشق را عاطفه را این همه تحقیر نکن
من که افتاده ام از چشم همه، پس تو مرا
مثل بیگانه در این محکمه تکفیر نکن
ای که زیبایی تو آفت دین و دنیاست
دست و پاهای مرا در غل و زنجیر نکن
بهتر این است فقط خاطره ای باشم و بس
پس تو و خنجر و این سینه و...، تأخیر نکن!
#محمد_فرخ_طلب
این شعرها که جار میزنم
یعنی هنوز ابتدای عاشقیست
وگرنه،
"عاشقانْ کُشتهگانِ معشوقاَند
برنیاید زِ کُشتهگانْ آواز"
#رضا_کاظمی
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست ،قشنگ است ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت ! صحیح است ،صحیح است ،صحیح است
#ملک_الشعرا
پ. ن: حال دلمان کوک است و بسیار خوش نواز می نوازد
چنین حالی برای همه شما عزیزان آرزو مندم
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم ، موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گفت
در قنوتم ز خدا "عقل" طلب می کردم
"عشق" اما خبر از گوشه ی محراب گرفت
نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می ناب گرفت
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟!
#فاضل_نظری
پ. ن: دوستان عزیز امشب و فردا بسیار محتاج دعاهای گران قدرتان هستیم
امشب راهی زایشگاهیم
به اخمت خستگی در می رود ، لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلا قند لازم نیست
همیشـه دوستت دارم ـ به جان مادرم ـ اما
تو از بس ساده ای ، خوش باوری ، سوگند لازم نیست
به لطف طعم لبهای تو شیرین می شود شعرم
غـزل را با عسل می آورم ، هرچند لازم نیست
مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری
بپوشان بافه های گیسویت را ، بند لازم نیست
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
عزیزم ! بس کن ، از این بیشتر ترفند لازم نیست
فدای آن کمانهای به هم پیوسته ات ، هر یک
جدا دخل مرا می آورد پیوند لازم نیست .
#بهمن_صباغ_زاده
بدنت بکرترین سوژه نقاشی ها
و لبت منبع الهام غزل پاشی ها
با نگاهت همه زندگی ام بر هم ریخت
عشق شد ساده ترین شکل فروپاشی ها
چشم تو هر طرف افتاد فقط کشته گرفت
مثل چاقو که بیفتد به کف ناشی ها
ماهی قرمزم و دلخوشی ام این شده که
عکس ماه تو بیفتد به تن کاشی ها
بنشین چای بریزم که کمی مست شویم
دلخوشم کرده همین پیش تو عیاشی ها
آرزویم فقط این است بگویم سر صبح
عصر هم منتظر آمدنم باشی ها!
#علی_صفری