پسرونه

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

حالمان بد نیست غم کم می خوریم

حالمان بد نیست غم کم می خوریم

کم که نه، هر روز کم کم می خوریم


چند روزی است که حالم دیدنی است

حال من از این و آن پرسیدنی است


گاه بر روی زمین زل می زنم

گاه بر حافظ تفأل می زنم


حافظ دیوانه فالم را گرفت

یک غزل آمد که حالم را گرفت


« ما ز یاران چشم یاری داشتیم/ خود غلط بود آنچه می پنداشتیم »

۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۴ ۲ نظر
مجنونِ لیلی

عشق هم وصله ی ناجوری بود...

غرق یک فکر عجیبی شده ام


با خودم می گویم


عشق هم وصله ی ناجوری بود


روی پیراهن بی رنگ دلم


همه ی آبادی فهمیدند


که چقدر مجنونم


۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۴۱ ۱ نظر
مجنونِ لیلی

کدامین وادی عشقت پریشانی و حیرانیست؟

ادامه مطلب...
۱۹ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۳۲ ۱۲ نظر
مجنونِ لیلی

به که شاید دل بست؟

ادامه مطلب...
۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۰ ۶ نظر
مجنونِ لیلی

عشقولانه 1


ادامه مطلب...
۰۷ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۸ ۱۵ نظر
مجنونِ لیلی