به عقل جمعیت با سواد شک دارم
به عشق، هرچه که داد و نداد شک دارم
به آسمان و زمینِ منِ هوایی تو
به عمر آدمِ رفته به باد شک دارم
به تو که داعیه ی فهم بیشتر داری
به خود به آینه خیلی زیاد شک دارم
به انتزاع و تخیل به پیچش ذهنی
به کلِ فلسفه ی اعتماد شک دارم
چقدر جای تو خالیست در تمام تنم
چقدر من به همین اعتیاد شک دارم
شکسته اند پر هرکه اهل پرواز است
سکوت کن که به هر انتقاد شک دارم
بهشت را به بهانه نمی دهند و تویی
اگر بهانه به روز معاد شک دارم
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
احمق ها بی درد نیستند؛ تنها دردی که ندارند درد دانایی است.
"لودویگ ویتگنشتاین"
نگرانم، ولی چه باید کرد
عشق، دلواپسی نمی فهمد
درد من، خط ِ میخی است عزیز
درد من را کسی نمی فهمد...
بغض کردن میان خندیدن
تکیه دادن به کوه ِ نامرئی
خسته ام از ضوابط عُــرفی
خسته ام از روابط شــرعی
هیچ کس، هیچ کس نمی داند
به نگاهت چه عادتی دارم
هیچ فرقی نمی کند دیگر
اینکه با تو چه نسبتی دارم
تف به هرچه اصــول، هرچه فـُـروع
تف به هرچه ثواب، هرچه گـــُـناه
توی تاریک خانه ی دنیا
عقل جن ّ است و عشق بسم الله
چشم هایت نگاه خیسم را
مثل ِ برق سه فاز میگیرد
تو برایم جرقه ای وقتی
خانه را بوی گاز می گیرد
زیر آتش فشان ِ جنگ تو
یخ ِ هر چیز آب خواهد شد
مثل یک سرزمین ِ بی سرباز
همه چیزم خراب خواهد شد
تو مرا زجر میدهی عشقم
مــازوخیسمی که دوستش دارم
من به اشغال تو درآمده ام
صهیونیسمی که دوستش دارم
#یاسر_قنبرلو
یک خاطره از روزهای رفته فهماند
لیلی و مجنون بهتر است افسانه باشد
حتی خدا هم طاقت خواندن ندارد
شعری که اوجش هق هقی مردانه باشد
روزی خبر آمد جهان دیگری هست
تا دردهای این جهان بیعانه باشد
#پویا_جمشیدی