نرم نرمک بهار در راه است، تو دلت را تکانده ای آیا؟ 
مطمئنی که سبز خواهی شد؟ در زمستان نمانده ای آیا؟ 


خاطرت هست نیمه اسفند، روز جشن درختکاری بود؟ 
تو نهالی برای رویش عشق در دل خود نشانده ای آیا؟ 


سال وقتی رو به پایان است، رنگی از آخرالزمان دارد 
فصل سبز ظهور نزدیک است، آیه ها را نخوانده ای آیا؟ 


چشم اگر وا شود زمستان هم، خالی از فرصت تماشا نیست 
دل خود را در این میان یک بار، به تماشا کشانده ای آیا؟ 


مزرعه پا به ماه گندمزار، در هراس از هجوم آفات است 
تو به قدرِ مترسک از سرِ دشت، زاغ ها را پرانده ای آیا؟ 


قاف اگر شهر آرمانی توست، مثل آن سی پرنده عاشق 
از هیاهوی جذبه های زمین، بال خود را رهانده ای آیا؟ 


هست مضمون ناب تو غزلم! خود بگو ای بهار رنگارنگ 
در غزل های خویش مضمونی، اینچنین پرورانده ای آیا؟ 


" احمدرضا قدیریان "