نیاز دارم مدتی نباشم ؛

سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،

به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...

دور باشم و رها

سبُک باشم و آزاد ...

آدم هایی را ببینم ، که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،

مسیرهایی را بروم ، که تا به حال نرفته ام ،

عطرهایی را بزنم ، که تا به حال نزده ام ،

و لباس هایی را بپوشم ، که تا به حال نپوشیده ام ...

در مکان هایی بنشینم ، که هیچ خاطره ای را برایم زنده نمی کنند ،

موسیقی هایی گوش کنم ، که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،

و نوشیدنی هایی بنوشم ، که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...

نه به کسی فکر کنم ،

نه نگرانِ چیزی باشم ،

نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم !

من نیاز دارم مدتی در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم ...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌


پ.ن: + این متن رو که میخونم نمیدونم چرا عنوان دومین پست قبلیم به عنوان جوابیه اش توی ذهنم تکرار میشه (من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم😞)

+ دلم اون مواد مخدر جدیده(دی ام تی) رو میخواد تجربه کنم که وارد دنیاهای موازی میشیم 😂 (حالا فعلا واسه شروع خوبه سیگاری بشم بعد )

+ هی پیش خودم میگم اخبار نخونم، نمیدونم چرا دلم نمیاد، انگار منتظر یه خبری هستم که نمیدونم چیه

+ منظور از عید توی تصویر بالا سال نوی میلادی نیستا 😅