خورشید باش هر چند نورت را نبینند!
خورشید که باشی...
هرروز می آیی و میروی
منظم و دقیق...
کسی قدر تو را نمیداند
درحضورت سایبانی جستجو میکنند،
سایه را می پسندند و بر تو ترجیح می دهند
با آنکه؛ تمام وجود و هست آن سایه هم از توست...
تمام زندگیشان را از تو دارند اما از تو روی بر میتابند،
ولی ماه که باشی،
یک شب هستی و یک شب نیستی ...
گاهی کامل و گاهی ناقص، همه شیفته ات میشوند،
برایت می سرایند، عزیز می شوی،
حال آنکه ماه هم
نور و زیباییش را از تو دارد،
خورشید باش ،حتی اگر همه تو را نخواهند،
معدن نور ، معدن بخشش ،
بگذار تا همه فکرکنند
تکراری بودن وظیفه توست...
اما بازهم خورشیدباش...
تا همیشه حالت خوب و وجدانت راحت باشه