پسرونه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهربونی» ثبت شده است

خدانکنه حساب و کتابت برسد به جایی که...

خدانکنه حساب و کتابت برسد به جایی که...

تمام غصه ها از همان جایی شروع می شود که:

ترازو بر میداری و میفتی به جان دوست داشتنت.....!


اندازه میگیری....

حساب و کتاب میکنی.....

مقایسه میکنی.....

و .....

خدانکنه حساب و کتابت برسد به جایی که :

زیادتر دوست داشته ای.....

زیادتر گذشته ای ...

زیادتر بخشیده ای ...

به قدر یه ذره..........به قدر یه ثانیه حتی .....!!!!

درست از همانجاست که توقع آغاز می شود.....


و توقع آغاز همه ی رنج هاییست که به نام عشق می بریم........!!!!


۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۲:۴۰ ۱ نظر
مجنونِ لیلی
فراموش نگرددکه هنوز انسانیم…!

فراموش نگرددکه هنوز انسانیم…!

کاش می شد که کسی می آمد

باور تیره ی ما را می شست

و به ما می فهماند

دل ما منزل تاریکی نیست

اخم بر چهره بس نازیباست

بهترین واقعه همان لبخند است

کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم

که فراموش نگرددکه هنوز انسانیم…!

"کیوان شاهبداغی"


۱۵ آذر ۹۴ ، ۲۲:۳۹ ۱ نظر
مجنونِ لیلی