جُمعه و غُصه یِ تنهایی و بی حوصلگی

تازه این اوّلِ صُبح است و غُروبش در پیش...


پ.ن: « وقتی جمعه ها میام سرکار نمیدونم چرا دلم شور میزنه

هرچند برای کار شیفت، روزهای هفته نباید معنی خاصی داشته باشه

یا لااقل میشه گفت جمعه ها خیلی هم بهتره چون خلوت تره

ولی یه حسی میگه تو الان نباید اینجا باشی

کجا باشی رو نمیدونم 

کنار حضرت عشقت باشی

توی رخت خوابت باشی

نوک قله یه کوه باشی که برای کوهنوردی رفتی

رفته باشی دنبال رودخونه

یا صبحانه "مهدیه امام زمان(عج)" رو خورده باشی و دعای ندبه زمزمه کنی

این شعره هم دیروز تا حالا توی سرم داره تاب میخوره

جالبه که هر روز یه شعر خاص میشه ورد زبونم »


دلم گرفته برایت

زبان ساده ی عشق است

سلیس و ساده بگویم،

دلم گرفته برایت ...