به اخمت خستگی در می رود ، لبخند لازم نیست  

کنار سینی چای تو اصلا قند لازم نیست  


همیشـه دوستت دارم ـ به جان مادرم ـ اما 

تو از بس ساده ای ، خوش باوری ، سوگند لازم نیست 


به لطف طعم لبهای تو شیرین می شود شعرم  

 غـزل را با عسل می آورم ، هرچند لازم نیست 


مرا دیوانه کردی و هنوز از من طلبکاری 

بپوشان بافه های گیسویت را ، بند لازم نیست  


به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

عزیزم ! بس کن ، از این بیشتر ترفند لازم نیست 


فدای آن کمانهای به هم پیوسته ات ، هر یک

جدا دخل مرا می آورد پیوند لازم نیست . 


 #بهمن_صباغ_زاده


پ.ن: این پست هم برای شما دوست عزیز که امشب حال ما رو خوب کردید